loading...
حسینیه سایبری هیئت پیروان حضرت علی اکبر ( ع ) همدان
خادم الحسین (گم نام) بازدید : 11 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (2)

خدا را بی نهایت شاکریم که از خزانه ی موهبت و الطاف بی کران خود بر ما منت نهاد تا دگرباره بتوانیم این ماه پر برکت و پر فضیلت را درک نماییم؛ ماهی که خداوند متعال در شأن آن می فرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی لناس و بینات من الهدی و الفرقان...» (ماه رمضان (ماهی است) که در آن برای راهنمایی مردم و بیان راه روشن و هدایت و جدا ساختن حق از باطل ، قرآن نازل شده است.) و در ادامه آیه می فرماید: «فمن شهد منکم الشهر فلیصمه...» (پس هر که این ماه را دریابد، باید که در آن روزه بدارد.) این قسمت از آیه نیز تأکید بر وجوب روزه، در این ماه دارد ولی با این وجود، مریضان و مسافران را (بر اساس احکامی که در شرع مقدس موجود است) از این امر عظیم مستثنا دانسته و روزه داری را از آنان ساقط می نماید و این امر واجب را در هنگام سلامتی و فراغت از سفر بر آنان واجب نموده تا کاستی های خود را جبران نمایند؛ «و من کان منکم مریضا ً او علی سفر فعدة من ایام اخر» (وهر کس که بیمار یا در سفر باشد به همان تعداد از روزهای دیگر روزه بگیرد.) و دلیل این امر را سهل و آسان گرفتن پرورگار بر بندگانس می خواند، به طوری که در ادامه آیه می فرماید: «یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر...» (خداوند برای شما آسانی و راحتی می خواهد و خواهان سختی برای شما نیست.) و بندگان خویش را امر به تکمیل کسری روزه هایشان می نماید؛ ....

S.H.M بازدید : 9 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)

میلاد پیامبر,میلادپیامبر,میلاد پیامبر اکرم,روزمیلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 

 

میلاد پیامبر,بر تمام مسلمانان مبارک باد.

 


میلاد پیامبر

 


میلاد پیامبر- روز هفتم فرا رسید.«عبد المطلب‏»،براى عرض سپاسگزارى به درگاه الهى گوسفندى کشت و گروهى را دعوت نمود و در آن جشن با شکوه،که از عموم قریش‏دعوت شده بود،نام فرزند خود را«محمد»گذارد.وقتى از او پرسیدند:چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید،در صورتى که این نام در میان اعراب کم سابقه است؟گفت:خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.

 

 

در  باره‏ میلاد پیامبر «حسان بن ثابت‏»شاعر رسول خدا چنین مى‏گوید:

 



فشق له من اسمه لیجله فذو العرش محمود و هذا محمد
آفریدگار،نامى از اسم خود براى پیامبر خود مشتق نمود.از این جهت(خدا) «محمود»(پسندیده)و پیامبر او«محمد»(ستوده)است و هر دو کلمه از یک ماده مشتقند و یک معنى را مى‏رسانند.


قطعا،الهام غیبى در انتخاب این نام بى‏دخالت نبوده است.زیرا نام محمد،اگر چه در میان اعراب معروف بود،ولى کمتر کسى تا آن زمان به آن نام نامیده شده بود.طبق آمار دقیقى که بعضى از تاریخ نویسان بدست آورده‏اند،تا آن روز فقط شانزده نفر به این اسم نامگذارى شده بودند.

 

چنانکه شاعر درباره میلاد پیامبر  می گوید:

ان الذین سموا باسم محمد من قبل خیر الناس ضعف ثمان 

کسانى که به نام محمد،پیش از پیامبر اسلام نام گذارى شده بودند،شانزده نفر بودند.

میلاد پیامبر-ناگفته پیداست که:هر چه مصداق یک لفظ کمتر باشد،اشتباه در آن کمتر خواهد بود و چون کتابهاى آسمانى،از نام و نشان و علایم روحى و جسمى او خبر داده بودند،باید علایم آن حضرت آنچنان روشن باشد که اشتباه در آن راه پیدا نکند.یکى از آن علایم، نام آن حضرت است.باید مصداق آن به قدرى کم باشد،که راه هر گونه تردیدى را در تشخیص پیامبر گرامى از بین ببرد.مخصوصا هنگامى که بقیه اوصاف و علائم وى ضمیمه نام او گردد.در این صورت،بطور واضح کسى که انجیل و تورات از ظهور او خبر داده است،به خوبى شناخته خواهد شد.

 

S.H.M بازدید : 18 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)

 

زندگی نامه حضرت محمد (ص)

 

 

 

 

 

زندگی نامه حضرت محمد,زندگینامه حضرت محمد,بیوگرافی حضرت محمد,حضرت محمد

 

 

 

 

زندگی  نامه حضرت محمد (ص):

 



نام: محمد بن عبد الله

 


حضرت محمد (ص) در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پيش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» ناميده بود.

 

 



كنيه حضرت محمد (ص): ابوالقاسم و ابوابراهيم.

 

 

 

القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذير، بشير، مبين، كريم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، يس، طه‏ و...

 

 



منصب حضرت محمد (ص): آخرين پيامبر الهى، بنيان‏گذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام.

 

 

 

تاريخ ولادت حضرت محمد (ص): روز جمعه، هفدهم ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى (به روايت شيعه). بيشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول آن سال دانسته‏اند.

 

 

عام الفيل، همان سالى است كه ابرهه، با چندين هزار مرد جنگى از يمن به مكه يورش آورد تا خانه خدا (كعبه) را ويران سازد و همگان را به مذهب مسيحيت وادار سازد؛ اما او و سپاهيانش در مكه با تهاجم پرندگانى به نام ابابيل مواجه شده، به هلاكت رسيدند و به اهداف شوم خويش نايل نيامدند. آنان چون سوار بر فيل بودند، آن سال به سال فيل (عام الفيل) معروف گشت.

 

 

 

محل تولد حضرت محمد (ص): مكه معظمه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).

 

 

 

نسب پدرى حضرت محمد (ص): عبدالله بن عبدالمطلب (شيبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن كلاب بن مرّة بن كعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالك بن نضر (قريش) بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

 

 


حضرت محمد (ص) روايت شده است كه هرگاه نسب من به عدنان رسيد، همان جا نگاه داريد و از آن بالاتر نرويد. اما در كتاب‏هاى تاريخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است كه فاصله بين عدنان تا حضرت اسماعيل، فرزند ابراهيم خليل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

 

 

 

مادر حضرت محمد (ص): آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

 



اين بانوى جليل القدر، در طهارت و تقوا در ميان بانوان قريشى، كم‏ نظير و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روايتى شش سال زندگى كرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى كه به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، ام ايمن جهت ديدار با اقوام خويش عازم يثرب (مدينه) شده بود، در مكانى به نام «ابواء» بدرود حيات گفت و در همان جا مدفون گشت.

 

 

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روايتى هفت ماه) پيش از ولادت فرزندش از دنيا رفته بود، كفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثويبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شير دهد و از او نگه‏دارى كند؛ اما پس از مدتى وى را به حليمه، دختر عبدالله بن حارث سعديه واگذار كرد. حليمه گرچه دايه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى كرد.

 

 

 

 

زندگی نامه حضرت محمد,زندگینامه حضرت محمد,بیوگرافی حضرت محمد,حضرت محمد

 

 

 

 

 

S.H.M بازدید : 19 سه شنبه 21 آبان 1392 نظرات (0)

نهم محرم الحرام

1- محاصره ی خیمه های امام حسین (علیه السلام) در کربلا
2- رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
3- درخواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین (علیه السلام)
4- خطابه خواندن امام حسین (علیه السلام)
5- حفر خندق در اطراف خیمه های امام حسین (علیه السلام)
6- غسل شهادت

S.H.M بازدید : 20 شنبه 18 آبان 1392 نظرات (0)

روز ششم
1. در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد نامه‏ای برای عمر بن سعد فرستاد كه: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كرده‏ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را برای من مي‏فرستند.
2. در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیه‏السلام عرض كرد: یابن رسول اللّه‏! در این نزدیكی طائفه‏ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم.
امام علیه‏السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده‏ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت مي‏كنم، او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مي‏نمایم... .
در این هنگام مردی از بني‏اسد كه او را "عبداللّه‏ بن بشیر" مي‏نامیدند برخاست و گفت: من اولین كسی هستم كه این دعوت را اجابت مي‏كنم و سپس رجزی حماسی خواند:
قَدْ عَلِمَ الْقَومُ اِذ تَواكلوُا وَاَحْجَمَ الْفُرْسانُ تَثاقَلُوا
اَنِّی شجاعٌ بَطَلٌ مُقاتِلٌ كَاَنَّنِی لَیثُ عَرِینٍ باسِلٌ
"حقیقتا این گروه آگاهند ـ در هنگامی كه آماده پیكار شوند و هنگامی كه سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، ـ كه من [رزمنده‏ای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشه‏ام."
سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر مي‏رسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه‏السلام حركت كردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالی كه فاصله چندانی با امام حسین علیه‏السلام نداشتند. هنگامی كه یاران بني‏اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریكی شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد.
حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه‏السلام آمد و جریان را بازگو كرد. امام علیه‏السلام فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ"14

S.H.M بازدید : 24 پنجشنبه 16 آبان 1392 نظرات (0)

روز سوم
1. "عمر بن سعد" یك روز پس از ورود امام علیه‏السلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.6
2. امام حسین علیه‏السلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع مي‏شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.7
3. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "كثیر بن عبداللّه‏" ـ كه مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه‏السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. كثیر بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
هنگامی كه وی نزدیك خیام رسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی كه ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسین علیه‏السلام بود. همین‏كه او را دید رو به امام عرض كرد: این شخص كه مي‏آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه‏السلام برو. گفت: هرگز چنین نمي‏كنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ كنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت‏كاری هستی و من نمي‏گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیكی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده‏ای؟ حضرت در جواب فرمود:
"مردم كوفه مرا دعوت كرده‏اند و پیمان بسته‏اند، بسوی كوفه مي‏روم و اگر خوش ندارید بازمي‏گردم... ."8

S.H.M بازدید : 24 سه شنبه 14 آبان 1392 نظرات (0)

دان كه در روز ورود آن حضرت به كربلا خلاف است واصح اقوال آن است كه ورود آن جناب به كربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و یكم هجرت بوده و چون به آن زمین رسید پرسید كه این زمین چه نام دارد؟ عرض كردند: كربلا مى نامندش ، چون حضرت نام كربلا شنید گفت : اَللّهُمَ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ الْكَربِ وَ الْبَلاء ِ!
پس فرمود كه این موضع كَربْ و بَلا و محل محنت و عنا است ، فرود آئید كه اینجا منزل و محل خِیام ما است ، و این زمین جاى ریختن خون ما است . و در این مكان واقع خواهد شد قبرهاى ما، خبر داد جدّم رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم به اینها. پس درآنجا فرود آمدند.
و حرّ نیز با اصحابش در طرف دیگر نزول كردند و چون روز دیگر شد عمر بن سعد (ملعون ) با چهار هزار مرد سوار به كربلا رسید و در برابر لشكر آن امام مظلوم فرود آمدند.
ابو الفرج نقل كرده پیش از آنكه ابن زیاد عمر سعد را به كربلا روانه كند او را ایالت رى داده و والى رى نموده بود چون خبر به ابن زیاد رسید كه امام حسین علیه السّلام به عراق تشریف آورده پیكى به جانب عمر بن سعد فرستاد كه اوّلاً برو به جنگ حسین و او را بكش و از پس آن به جانب رى سفر كن . عمر سعد به نزد ابن زیاد آمده گفت : اى امیر! از این مطلب عفونما. گفت : ترا معفوّ مى دارم و ایالت رى از تو باز مى گیرم عمر سعد مردّد شد ما بین جنگ با امام حسین علیه السّلام و دست برداشتن از ملك رى لاجرم گفت : مرا یك شب مهلت ده تا در كار خویش تامّلى كنم پس ‍ شب را مهلت گرفته ودر امر خود فكر نمود، آخر الا مر شقاوت بر او غالب گشته جنگ سیّد الشهداء علیه السّلام را به تمنّاى ملك رى اختیار كرد، روزى دیگر به نزد ابن زیاد رفت وقتل امام علیه السّلام را بر عهده گرفت ، پس ابن زیاد بالشكر عظیم او را به جنگ حضرت امام حسین علیه السّلام روانه كرد.(1)

S.H.M بازدید : 23 سه شنبه 14 آبان 1392 نظرات (0)

دوم محرم الحرام

ورود کاروان حسینی به کربلا
بنابر مشهور در روز دوم محرم سال 61 ه‍ . ق حضرت سید الشهداء (علیه السلام) با اهل بیت (علیهم السلام) و اصحابش وارد کربلای معلی شدند. در روایتی آمده است که اسب حضرت از حرکت ایستاد. امام (علیه السلام) پرسیدند: «نام این سرزمین چیست؟»
پاسخ دادند: «غاضریه».
- نام دیگری ندارد؟
- شاطئ الفرات.
حضرت از نام دیگرش سؤال فرمودند:
پاسخ شنیدند: «کربلا».
در این لحظه سید الشهداء (علیه السلام) از دل آهی کشیدند و گریستند و فرمودند:
«اللهم إنی اعوذ بک من الکرب و البلاء». به خدا قسم! زمین کربلا همین جاست. به خدا سوگند! در این مکان مردان ما را می کشند و زنان و کودکان ما را به اسیری می برند. . . ای جوان مردان، فرود آیید که محل قبرهای ما این جاست. (9)

S.H.M بازدید : 23 سه شنبه 14 آبان 1392 نظرات (0)

روز دوم
1. امام حسین علیه‏السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به كربلا وارد شد.1 عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل كرده است كه: امام علیه‏السلام چون به كربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنید فرمود: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله به من داده است.2
2. در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه‏ای "عبیداللّه‏ بن زیاد" را از ورود امام علیه‏السلام به كربلا آگاه نمود.3
3. در این روز امام علیه‏السلام به اهل كوفه نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.4 اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه‏السلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند. زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه‏السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیي‏ءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی."5


پاورقیها:
1. الامام الحسین و اصحابه، ص194؛ البدء والتاریخ، ج6، ص10.
2. اللهوف، ص35.
4. مقتل الحسین مقرّم، ص 184.
5. بحارالانوار، ج44، ص381.
6. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص84.
7. مستدرك الوسایل، ج14، ص61؛ مجمع البحرین، ج5، ص461.
8. تاریخ طبری، ج5، ص410.
9. بحارالانوار، ج44، ص386.
10. او پیامبر را درك كرد، ولی مرتد شده و خود را به عنوان مؤذّن فردی بنام "سجاح" كه ادعای نبوّت كرده بود قرار داد و سپس به اسلام بازگشت و سرانجام در صفّین بر علیه امام علی علیه‏السلام جنگید و در كربلا نیز از لشكریان یزید بود.
11. عوالم العلوم، ج17، ص237.
12. مقتل الحسین(مقرّم)، ص199.
13. همان.
14. بحارالانوار، ج44، ص386.
15. انساب الاشراف، ج3، ص180.
16. ارشاد شیخ مفید، ج2، ص86.
17. وقایع الایام، ج5، ص27؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص244.
18. كشف الغمة، ج2، ص47.
19. بحارالانوار، ج44، ص388.
20. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص82.
21. همان، ج2، ص89.
22. انساب الاشراف، ج3، ص184.
23. الملهوف، ص38.
24. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص91.
25. الملهوف، ص39.
26. نفس المهموم، ص230.
27. الامام الحسین و اصحابه، ص257.
28. امالی شیخ صدوق، مجلس30.
29. شعر از غلامرضا سازگار.

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما در مورد قالب سایت ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 161
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 36
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 38
  • بازدید کلی : 13,331